دانلود سمینار کارشناسی ارشد کامپیوتر - درس یادگیری ماشین

بررسی و تشریح نظریه های یادگیری در انسان

 
 
 
 
 
 
مقدمه:
تعریفهای گوناگونی كه درباره یادگیری انجام گرفته نشان می‌دهند كه هنوز تعریف جامع و یكدستی كه برای همه روان‌شناسان با نظریه‌های مختلف پذیرفتنی باشد به دست نیامده است. اما بسیاری از روان‌شناسان و پرورشكاران معتقدند كه «یادگیری تغییری است كه بر اثر تجربه یا آموزش در رفتار موجود زنده پدید می‌آید». در این تعریف مهمترین واژه‌ای كه نظر را به خود جلب می‌كند واژه تغییر است. زیرا رفتار فرد در زمانی كه چیزی نیاموخته با زمانی كه آن چیز را، آموخته است تفاوت دارد.
 
واژه مهم دیگر رفتار  است. زیرا تغییر رفتار با ابعاد بدنی مانند طول و عرض و قد و وزن بدنی ارتباط ندارد، بلكه بیشتر معلوم یادگیری است، نه دگرگونیهای بدنی.با توجه به نكته‌های یاد شده مشاهده می‌شود كه دگرگونیهای ناشی از رشد طبیعی، بازتابها، پاسخهای خستگی، تاثیر داروها از نوع یادگیری نیستند. همچنین، دگرگونیهایی كه نتوانند تغییری در رفتار داشته باشند یادگیری به شمار نمی‌آیند. مانند زمانی كه تجربه یا اندیشه‌ای، احساس یا طرز فكر ما را تغییر می‌دهد. اما هیچ‌گونه اثر آشكاری در رفتار ندارد. هیلگارد روان‌شناس معروف، گرچه یادگیری را دارای دو جنبه نهان (نظری) و نمایان (كارنمودی) می‌داند، ولی تصریح می‌كند كه یادگیری فقط از جنبه نمایان یا عملكردی آن حاصل می‌شود.
 
از سوی دیگر روان‌شناسانی هستند كه یادگیری از دگرگونیهای نسبتاً پایدار در توانایی، گرایش یا ظرفیت پاسخ‌دهی عنوان كرده‌اند. با این تعریف مشاهده می‌شود كه یادگیری پیش از تغییر رفتار پدید می‌آید. البته موجود زنده زمانی می‌تواند پاسخ لازم را بدهد كه توانایی و ظرفیت دادن پاسخ را دارا باشد. بسیار اتفاق افتاده است كه معلم موضوعی مانند حل مساله را می‌خواهد به شاگرد بیاموزد كه مشهود نیست. انسان فقط نتیجه اندیشیدن یا حل مساله را مشاهده می‌كند، نه فرایندهای ظاهری آنها را. در این مورد علاقه معلم این است كه شاگرد توانایی و استعداد انجام دادن رفتار را به نحو خاصی پیدا كند تا رفتار نمایان و معینی را. ممكن است ادعا شود كه حل مساله عبارت از یك رشته الگوهای پاسخ‌دهی مشخص است و پاسخها نهان هستند تا نمایان. اما در حقیقت وقتی شاگرد جیزی می‌آموزد فقط رفتارش تغییر نمی‌یابد، بلكه استعداد پاسخ دادن او در اوضاع و احوال آینده نیز تغییر پیدا می‌كند.
 
با توجه به موارد بالا تا اینجا روشن شد كه یادگیری دارای دو تعریف است: 
یكی به تغییر رتفار نمایان و دیگری به استعداد یا توانمندی در پاسخ دادن اختصاص می‌یابد. اما روان‌شناسان عصب‌گرا یادگیری را تغییر در ساختار فیزیولوژی اعصاب می‌دانند كه از استعداد ابزار پاسخ پدید می‌آید. دكتر هب یك رشته بررسیهایی درباره كاركرد اعصبا مركزی در رابطه با یادگیری به مضمون زیر انجام داده كه در خور اهمیت است:
 
یادگیری، فرایند ایجاد سیر یا مدار عصبی نسبتاً پایدار از طریق فعالیت خود به خود در مدارهای موجود است. وقتی فعالیتی صورت می‌گیرد حالت تغییر در ساخت سلولها و مدارهای عصبی ایجاد می‌شود و پاسخ مربوط به اثر برانگیختگی و تكرار به آسانی دریافت می‌شود.با ملاحظه تعریفهای سه‌گانه بالا درباره یادگیری، مورد اول و دوم در بررسیهای روان‌شناسی امروزی دارای اهمیت بیشتری است، اما مورد سوم از اعتبار علمی خاصی برخوردار است.
 
 
 

ماهیت یادگیری

ماهیت به طور كلی فعالیتی دگرگون‌ساز است. كه افراد را برای مقابله با رویدادها و سازش با محیط آماده می‌سازد و در موقعیتهای مختلف و در اكثر سطوح زندگی حیوانی از بازتابهای شرطی جانوران پست تا فرایندهای پیچیده‌شناختی افراد آدمی رخ می‌دهد. آزمایشهای گوناگون پژوهشگران و زیست‌شناسان درباره گونه‌های جانداران در رده‌های بسیار پائین نشان داده است كه محركهای معینی در شرایط خاصی موجب تغییر رفتار آنها می‌شوند.

انسان كه كاملترین و پیشرفته‌ترین موجود كره زمین است. هنگام تولد ناتوان‌ترین و درمانده‌ترین آنهاست و با بیشترین استعدادها برای یادگیری قادر است از تجربه‌های خود به بهترین وجه سود جوید و پاسخها و تجربه‌های آموخته او مهمترین اندوخته‌های رفتاریش را تشكیل می‌دهند.

یادگیری در واقع هم یك رشته فرایند است و هم فرآورده تجربه‌ها. بعضی از فرایندهایی كه در داد و ستد بین موجود آدمی و محیط انجام می‌گیرد عبارتند از احساس و ادراك، یادآوری، نمادسازی، اندیشه‌های مجرد و تخیلی و سرانجام رفتار.

یادگیری را نباید منحصراً به صورت پیشرفتهای مواد درسی كه در كانونهای آموزشی انجام می‌شود تصور نمود. وقتی كودكی بتواند توپی را بگیرد یا آن را پرتاب كند، راه برود، حرف بزند، یا آنكه نوجوانی دوچرخه‌سواری و موتور سواری كند و یا وقتی مادری از نوع گریه كودك خود به نیاز خاص یا ناراحتی او پی ببرد، در همه این حالتها بی‌شك امر یادگیری به وقوع می‌پیوندد. گرچه گروهی از افراد به سبب آنكه این گونه رفتارها با درس و مدرسه سر وكار ندارند آنها را یادگیری نمی‌دانند.

یادگیری در حقیقت دارای مفهوم بسیار گسترده‌ای است كه در قالبهای دگرگونی، عادت شكنی، ایجاد علاقه، نگرشهای نو، درك ارزش، ذوق و سلیقه و پیشداوری یا جب و بغض پدیدار می‌شود. همچنین، شیوه تركیب و كاربرد معلومات در استدلال،‌تفكر، نظریه‌پردازی، حل مسئله، احساس و عواطف عمیق انسانی، خودشناسی و دگرگونیهایی كه در كل شخصیت به وجود می‌آیند همه از یادگیری مایه می‌گیرند.

 
 
کلمات کلیدی:

یادگیری ماشین

یادگیری در انسان

نظریه های یادگیری

مسایل یادگیری در انسان

 

 
 
فهرست مطالب

1- زمینه و پیشینه نظریه های یادگیری 4

1-1. شناخت و زمینه‌های یادگیری 4
1-1-1. اهمیت یادگیری 4
1-1-2. ماهیت یادگیری 5
1-1-3. تعریف یادگیری 6
1-2. بنیاد فلسفی نظریه‌ها 7
1-2-1. خردگرایی 8
1-2-2. تجربه‌گرایی 10
1-3. پیشینه نظریه‌های یادگیری 11
1-3-1. نظریه لوح سفید 11
1-3-2. نظریه شكوفایی طبیعی 13
1-3-3. نظریه اندریافت 14
1-3-4. نظریه ساخت‌گرایی 16
1-3-5. نظریه كارگردگرایی 18

 

2. نظریه‌های تداعی‌گرایی 21

2-1. نظریه وابسته‌گرایی ثورندایك 22
2-1-1. قانونهای یادگیری ثورندایك 24
2-1-2. قانونهای اصلی ثورندایك 25
2-1-3. قانونهای فرعی 26
2-1-4. بررسی و ارزشیابی نظریه وابسته‌گرایی 27
2-1-5. هوش از دیدگاه ثورندایك 28
2-2. نظریه بازتابی 30
2-2-1. پدیده شرطی شدن 31
2-3. نظریه رفتارگرایی واتسن 34
2-3-1. چگونگی رفتارگرایی 34
2-3-2. نقش محیط 35
2-3-3. انسان از نظر واتسن 35
2-3-4. شرطی شدن هیجانها 36
2-3-5. سخن‌گویی از دیدگاه واتسن 36
2-3-6. یادگیری از نظر واتسن 37
2-4. نظریه كاهش سایق 39
2-4-1. یادگیری برای بقاء 39
2-5. یادگیری انتظاری 40
2-5-1. یادگیری نهایی 43
2-5-2. مسائل یادگیری 43
2-6. نظریه كمّی اسپنس 44
2-6-1. ماهیت نظریه یادگیری اسپنس 44
2-6-2. رفتار یكپارچه 46
2-6-3. چگونگی سازه‌ها 46
2-6-4. تعیین‌كننده‌های رفتار 47
2-6-5. یادگیری از دیدگاه اسپنس 49
2-6-6. شرطی شدن كلاسیك 50
2-6-7. ماهیت شرطی شدن ابزاری 50
2-6-8. یادگیری افتراقی 52
 

3. نظریه های شناخت‌گرایی 54

3-1. نظریه یادگیری گشتالت 55
3-1-1. چگونگی و اهمیت گشتالت 55
3-1-2. پدیده فای یا ادراك حركت 57
3-1-3.نقش تصویر و زمینه 58
3-1-4. قانونهای سازماندهی 59
3-1-5.  نظریه اثر 63
3-1-6. یادگیری از دیدگاه گشتالت 64
3-1-7. اهمیت ادراك 65
3-1-8. یادگیری و حل مساله 66
3-2. نظریه شناخت‌شناسی تكوینی 68
3-2-1. چگونگی مراحل رشد 68
3-2-2. دوره اول : حسی و حركتی 69
3-2-3. دوره دوم : قبل از عملیات عینی 70
3-2-4. دوره سوم : عملیات عینی 73
3-2-5. دوره چهارم : عملیات صوری 77
3-2-6. یادگیری از دیدگاه پیاژه 79
3-3. نظریه یادگیری اكتشافی 82
3-3-1. چگونگی یادگیری 82

 

4. نظریه‌های یادگیری اجتماعی 85

4-1. چگونگی یادگیری اجتماعی 85
4-2. پیشینه نظریه‌های یادگیری اجتماعی 86
4-3. نظریه یادگیری اجتماعی بندورا 88
4-3-1. چهارچوب ادراكی 88
4-3-2. اهمیت تقلید در یادگیری 91
5. مراجع 95